بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ازدواج و اهمیت کسب مهارت * تاریخ: 95/6/2

   امروز میخوام درباره این موضوع بنویسم. داشتم فکر میکردم که ازدواج چقدر میتونه مهم باشه. به خودم میگفتم باید هرچه سریع تر درباره این موضوع فکر کنم و خود را برای آن آماده نمایم، زیرا به نظر من، میل ج.ن.س.ی انسان باید از طریق ازدواج تامین شود، در غیر این صورت یا باید او این میل را سرکوب کند و یا خدای ناکرده به خواهش های نفسانی تن دهد. که در هر دو حالت عواقب بسیار ناخوشایندی در انتظار فرد میباشد.

   میخواهم بپرسم من در زندگی آینده خود چه قوانینی را میخواهم رعایت کنم؟ پیشنهاد میکنم بیاییم به احکام قرآن در اسلام عمل کنیم. من سعی میکنم در این راستا قدم بردارم. نه اینکه آن احکامی که به نفع من بود را بپذیرم و آن هایی را که مخالف میل و نظر من بود را رها کنم.

   آنطور که من آموخته ام: برای مثال به نظر اسلام از جمله حقوق مالی زن که بر عهده مرد میباشد عبارت ست از: پرداخت نفقه، مهریه، هزینه حمل بچه، تامین مخارج زندگی (زن و فرزندان) و ... (در مقابل حقوق مردان در ارث و دیه دو برابر زنان میباشد) همچنین زن نیز باید به زندگی خود پایبند باشد و فرزندان را تربیت کند، به شوهرش محبت کند و به حرف او گوش فرا دهد.

   البته مرد هم باید به زندگی اش وفادار باشد و در راستای تربیت فرزندان اش بکوشد، به همسر و فرزندان اش محبت کند و هر دو، خود و خدای شان را فراموش نکنند.

   مهارت های مهمی که باید آن ها را فرا بگیرم و بکار بردن آن ها را بسیار ضروری میدانم، عبارت اند از: مهارت تربیت فرزند، مهارت اداره زندگی و مهارت برخورد با مشکلات و حل اصولی آن ها.

   چیزی که فراموش کردم بنویسم این ست که ما نباید بدلیل آداب و رسوم غلط امر ازدواج را بر جوان هایمان سخت و دشوار کنیم، این آداب و رسوم غلط از نظر من عبارت اند از:

در بدو شروع زندگی مشترک باید تمام لوازم خانه مهیا باشد! 

باید مهریه خیلی زیاد باشد!!

باید در مراسم عقد و عروسی سنگ تمام گذاشته شود: (به این معنا که دو یا سه نوع غذا سفارش داده شود بهمراه سیستم صوت، همچنین دو تالار کاملا مجهز فراهم شده باشد. از طرفی باید تمام اقوام و خویشاوندان را دعوت کرد. جالب اینکه هرچه زمان میگذرد این هزینه ها بعلت چشم و هم چشمی افزایش میابند. از قبیل تهیه کلیپ عروسی، سفره عقد آنچنانی و ...)!!!

باید سیسمونی بچه بطور کامل حاضر باشد و از این بابت هیچ مشکلی وجود نداشته باشد!

   الهی آمین: خدا کند خود من از جمله کسانی نباشم که فقط میتواند دیگران را موعظه کند، اما زمانیکه نوبت خود او میشود، تمام موارد بالا را رعایت میکند!!!

   با توجه به موارد فوق پس زن و مرد برای چه میخواهند زندگی کنند؟ سخن من این ست که تا این حد سختگیری نکنیم. 0*(اما از طرف دیگر تا آنجایی که برای طرفین مقدور ست درباره خانواده، دوستان و اطرافیان زن و مرد تحقیق انجام دهیم. )*0

   به نظر من تحقیق کردن هم باید اینگونه باشد که آیا زن یا مرد اهل دین و دیانت ست یا خیر؟ در ادامه اگر جواب سوال اول مثبت بود، باید درجه اخلاق او بررسی شود، به این معنا که آیا این فرد راستگوست؟ آیا امانتدار ست؟ و ... خواندن نماز و روزه دلیل بر دیندار بودن انسان ها نمیشود، زیرا شاید این عمل بصورت عادت در طرف مقابل در آمده باشد. در این مسیر هم زن و هم مرد باید دقیق باشند، زیرا صحبت یک عمر زندگی در میان ست.

   آیا سطح فکری این زن و مرد برای زندگی مشترک آماده شده ست؟

   آیا این دو نفر در زمینه سیاست، فرهنگ و اعتقادات دینی با یکدیگر سازگاری دارند؟ یا اینکه برای مثال زن در یک روستا و در خانواده سنتی بزرگ شده و مرد در مرکز یک کلان شهر و غرق در تکنولوژی و اصطلاحات علمی بزرگ شده ست! به احتمال زیاد این دو نفر نمیتوانند با آداب و رسوم یکدیگر کنار بیایند؛ برای مثال زن این خانه میخواهد به اهالی روستا و پدر و مادر خود سر بزند و همچنین از شوهرش محبت ببیند، در حالیکه شوهر به فکر درآمد بیشتر و مشغله های کاری خود ست و کاری به کار دیگران ندارد.

   در زمینه سیاست هم باید سازگاری و تفاهم مبنایی برقرار باشد، برای مثال نمیشود زن طرفدار نظام پادشاهی (قبل از انقلاب)، اما مرد طرفدار انقلاب باشد. در ادامه اگر بررسی لازم در مورد این زمینه ها در قبل از ازدواج انجام نشود، بعد از آن باید یک عمر مرد و زن با یکدیگر بحث های بیهوده انجام دهند و انرژی خود را مستهلک کنند و یا اینکه از یکدیگر جدا شوند و یا اینکه یک نفر به نفع دیگری سکوت کند تا زندگی اش از هم نپاشد در این صورت این زخم های کوچک بر روی هم جمع میشوند و زمانی فرا میرسد که دیگر این مسئله غیر قابل کنترل میشود.

  *( نکته: البته نباید فراموش کرد که درواقع خانواده ای که هیچگونه بحث و جدلی در آن وجود نداشته باشد، عملا وجود ندارد. این نظر بنده ست. خواستم بیان کرده باشم که آرمان خود را در این محدوده قرار ندهیم که حتی یک بحث، ناراحتی و سوء تفاهم هم نباید در زندگی من بوجود بیاید! خیر، خانواده آرمانی وجود ندارد، اما میتوان این مشکلات را مدیریت کرد. میتوان خانواده ای زنده و زیبا داشت. مهم این ست که خود را با کسب مهارت های لازم آماده کنیم. )*0

   آن زمان که دانشجو بودم شخصی به ما گفت: دوستان جوان من، تا زمانیکه ازدواج نکرده اید، عاشق نشوید! ما پرسیدیم: چرا؟ پاسخ داد: زیرا زمانیکه یک فرد عاشق میشود، احساس او بر عقل اش حاکم میشود و ایرادات طرف مقابل را نمیبیند، در ادامه همه مسائل را حل شده میپندارد، بعبارتی عاشق کور و ناشنوا میشود. بعد وارد زندگی شده و مشاهده میکند که مشکلات را در نظر نگرفته ست.

   بیادم آمد که روزی آیت الله قرائتی فرمود: در قرآن روشی ساده ذکر شده ست که زن و مرد مشکلاتی را که از روی سوء تفاهم و اختلاف بوجود آمده ست، را به آسانی حل کنند. به این صورت که زن و مرد هر کدام دو یا چند نفر را از بین اطرافیان خود به نمایندگی انتخاب میکنند و این افراد جلسه ای را تشکیل میدهند و درصدد حل مشکل برمی آیند.

   ترجمه آیه 35 سوره نساء: چنانچه بیم آن دارید که نزاع و خلاف سخت بین آن ها پدید آید، از طرف کسان مرد و کسان زن داوری برگزینید که اگر مقصود اصلاح داشته باشند؛ خدا ایشان را بتوافق رساند که خدا به همه چیز دانا و از همه سرائر آگاهست.

این یک نوع دادگاه خانوادگی ست، که بدون صرف هزینه طرح آن پی ریزی شده ست.

سخن پایانی:

   آیه 74 سوره فرقان: و آنان هستند که هنگام دعا با خدای خود گویند: پروردگارا ما را از جفتمان و فرزندانمان مایه چشم روشنی عطا کن و ما را پیشوای اهل تقوی قرار ده.

موفق باشید.