سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نیکو نیست خاموشى آنجا که سخن گفتن باید ، چنانکه نیکو نیست گفتن که نادانسته آید . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :8
بازدید دیروز :7
کل بازدید :24727
تعداد کل یاداشته ها : 37
103/9/12
2:45 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
رضا ملتفت[0]
من رضا ملتفت، دانشجوی ارشد رشته مکانیک در دانشگاه یاسوج هستم. هدف من از تاسیس این وبلاگ، تفکر و پخته تر شدنه. امیدوارم با نظرات خوبتون من رو در این راه یاری کنید.

خبر مایه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: دلنوشته: در هر کاری از کجا باید شروع کنم؟ * تاریخ: 95/5/21

 

   مقدمه صفر: متنی که در ادامه مشاهده میکنید، صرفا نظر شخصی منه. گفتم شاید به خودم و شما با بیان این نظر کمک کرده باشم.

پرده اول:

   از کجا شروع کنم؟ چی بگم؟ دوست دارم از زندگی ام رضایت داشته باشم. یکی برام از اخلاق صحبت میکنه، یکی از مدیریت زمان، یکی از مبارزه با هوای نفس، یکی از انجام واجبات و ترک محرمات، یکی میگه ما میخوایم تربیت بشیم، یکی میگه اراده ات رو قوی کن، دیگری میگه آروم آروم گناهان رو ترک کن و عادت های خوب رو تکرار کن و یه نفر هم از عرفان صحبت میکنه، میگه چرا ما ثمرات ایمان رو توی زندگیمون نمیبینیم و ...

   همه این ها رو میدونم، اما باز نمیدونم از کجا باید شروع کنم!!! از طرفی گاهی به یاد مرگ میافتم و میگم چه ضمانتی وجود داره که من تا 70 یا 60 و یا حتی 30 سالگی زنده باشم! چقدر روی خودم کار کرده ام؟ چقدر شناختم رو کامل کردم؟

   برای مثال وقتی فکر میکنم که چقدر کشور هایی وجود دارن، با آداب و رسوم های مختلف و من ازشون بی اطلاع ام، خیلی ناراحت میشم. مثل این میمونه که داخل یک زندان باشی: زندان بی خبری، زندان ناپختگی.

   خُب، از درد خودم میگم، بدتر از این ها میدونی چیه؟ اینه که به یه طریقی بگن آقای محترم، جواب سوالی که دنبال اش بودی، اینه. حالا برو انجام اش بده و من بدلیل تنبلی، خستگی و نداشتن اراده انجام اش ندم.

   آخ که این ها بَد دردیه.

   پروردگارا، در دنیا برای ما نیکی و در آخرت نیز نیکی بنویس و ما را از عذاب آتش جهنم نگهدار.

 

پرده دوم:

   شاید جواب این سوال که (باید از کجا شروع کنم؟) این باشه که تو فقط شروع کن، از هر راهی که میدونی شروع کن. همه شون به یک مقصد میرسن و اون مقصد هم خداست. تو فقط شروع کن. از تقویت اخلاق شروع کن یا خواندن نماز صبح، از راه تربیت شروع کن یا مدیریت زمان یا هر راه دیگه، فرقی نمیکنه.

   اما چون انسان ها با هم اختلاف دارند، هر کسی نسخه اختصاصی خودش رو داره. برای مثال یه نفر میشه آیت الله قاضی طباطبایی که چند سال نگین میگذاره زیر زبون اش که حرف لغو نزنه. این نسخه برای ما نیست، ما باید نسخه خودمون رو پیدا کنیم.

   داستان پیدا کردن نسخه برای هر فردی مثل این میمونه که به یه نفر بگن: آیا کتاب مطالعه میکنی؟ جواب میده اون کتاب هایی رو که دوست دارم و سوالاتم رو جواب میدن میخونم، ممکنه یه نفر توی یه شرایط خاصی کتاب بخونه، هیچ ایرادی نداره. مثلا میگه: من هر کتابی رو نمیخونم و علاوه بر این آن صفحاتی از کتاب رو میخونم که دوست دارم، اما ارتباط ام رو با کتاب و مطالعه قطع نکرده ام.

امیدوارم در مورد این که هر کسی نسخه خودش رو داره درست منظورم رو رسونده باشم. این موضوع به دوست داشتن و دل بخواه افراد بستگی نداره، بلکه به خصوصیات فردی و توانایی های هر شخص بستگی داره. البته تا اون جایی که من یاد گرفتم.

   نتیجه: پس برای اینکه بدونیم از کجا باید شروع کنیم، اول از همه باید هدفمون مشخص باشه، در مرحله بعد باید ببینیم برای رسیدن به این هدف به چه ابزار هایی نیاز داریم، در ادامه توانایی ها و خصوصیات خودمون رو بشناسیم و از اون ها در راستای رسیدن به هدفمون استفاده کنیم.

 

*موفق باشید.* 

 


95/5/25::: 5:19 ع
نظر()
  
  

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: دلنوشته در سفر * تاریخ:95/4/17

 

   دیروز بود که برای مسافرت به باغملک امدیم، خدا رو شکر تا الان که این نوشته رو مینویسم خوش گذشته، به روی هم لبخند زدیم، در زیر سایه درختان اینجا استراحت میکنیم، از رودخانه اینجا استفاده میکنیم، خلاصه جاتون سبز ست.

   خدا را شکر تفریح ام را کردم، حالا دیگر آماده ام برای کار کردن، برای حرکت به سمت اهداف (ان شاء الله)

   دوست دارم وقتی بیکار شدم ذکر بگم و به یاد خدا باشم، اما چه کنم که بعضی وقت ها حواسم به ذکر گفتن نیست. ای کاش تمام لحظاتمون رو به یاد خدا باشیم و برای خدا کار کنیم، مگر مقصد ما چیزی به جز خداست؟! مگر ما برای درس خواندن، کار کردن و پول در آوردن به دنیا آمده ایم؟ بله، این ها هست ولی تمام معنی زندگی این نیست!

   چقدر دوست داشتن خدا شیرینه، یه بار یه بنده خدا میگفت: ما در دنیا هیچ لذتی نداریم، به جز لذت رسیدن به خدا و اهل بیت. چیزی که ما به اسم لذت میشناسیم در واقع رفع سختی ست، تشنه میشویم و وقتی آب مینوشیم احساس خوبی را تجربه میکنیم. اگر ما لذت را به پستی و بلندی زمین تشبیه کنیم: با رفع تشنگی ما چاله ای از نیازمان را پر کرده ایم، تپه ای را تجربه نکرده ایم. باید گفت که: نمونه ای از نوع دوم از لذت در رسیدن به خدا ست، همچنین در بهشت لذت وجود دارد.

   دوست دارم نکته ای رو یادآوری کنم و آن اینکه اهل بیت مانع رسیدن به خدا نیستند، اهل بیت هم آدرس میدن، هم با خودشون میبرن، انَّ الحسین مصباح الهدی و سفین? نجا?.

به نظر من این آیات درباره جایگاه امامت ست:

   آیه 71 سوره اسراء میفرماید: (یاد کن‏) روزى را که هر گروهى را با پیشوایشان فرا مى‏خوانیم. پس هر کس کارنامه‏اش را به دست راستش دهند، آنان کارنامه خود را مى‏خوانند و به قدر نخک هسته خرمایى به آنها ستم نمى‏شود.

   از این آیه درمیابیم که هر فردی بدون پذیرش ولایت امام زمان اش در آن دنیا تعریف نشده ست. زیرا امت های بشری با امامشان شناخته میشوند. (منبع: صوت مدیریت زمان)

   آیه 12 سوره یس میفرماید: ... ْ وَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ أَحْصَیْناهُ فی‏ إِمامٍ مُبین‏

و احصا و شمارش هر چیزی در امام آشکار ست.

   از این آیه متوجه میشویم کسی که هر چیزی را از هرکسی درخواست میکند، باید امام زمان هر دوره، اجازه دهد. بعد از آن خدا میبخشد. (منبع: صوت محبت امام زمان)

سعی کنیم در زندگیمون این نکات را مد نظر داشته باشیم.

موفق باشید. 


  
  

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: در من توقف نکن * تاریخ: 95/4/13

   هر کسی یه سری استعداد هایی داره، (متمم: استعداد یابی: فقط جهت استفاده از سایت متمم قوانین سایت را مطالعه نمایید.) خاصیت این استعداد اینه که هر کسی میتونه با صرف هزینه کمتری نسبت به افرادی که این استعداد رو ندارن به کسب مهارت برسه. تعریف از خود نباشه، اما به این موضوع رسیدم که استعداد من در نوشتنه. این ذهنیت رو داشتم تا اینکه چند روز پیش احساس کردم نمیتونم اونطور که انتظار دارم متن جدیدم رو تهیه کنم. بعد از این موضوع، دوباره دیدم که در یک عنوان دیگری گزارش خوبی تهیه کرده ام. و این حس در من پدید آمد که باید خدای خود را بخاطر این استعدادی که به من ارزانی داشته، شکر بگویم؛ که مالک هر چیزی که دارم، اوست.

   گاهی فراموش میکنیم که شکر نعمت هایش را بجا آوریم. و زمانی متوجه این نعمت ها میشویم که از ما گرفته میشوند. بیاییم بخاطر همین نعمت هایی که در اطرافمان داریم خدا را شکر بگوییم، تا بگوییم ما زمانی که این نعمت ها را داشتیم، آن ها را قدر میدانستیم و باخبر بودیم که این ها از سوی چه کسی به ما امانت داده شده بود و باز هم به سمت مالک اصلی خود بازگردانده میشوند.

   هدف من از انتخاب عنوان "در من توقف نکن" برای این متن، تنها پاسخی به خودم بود، تا داشتن این استعداد باعث خود بزرگ بینی و غرور ام نشود، به خود میگویم: در من توقف نکن، خالق این استعداد و این بدن یا خالق این عالم هستی را ببین، و خودت را بزرگ تر از او مپندار. آیا زمانی که یک خودرو را میبینی، به یاد قدرت کمپانی سازنده آن نمی افتی؟ پس چرا حال که خودت را میبینی گمان میکنی این استعداد ها همگی از آن توست و تا همیشه هم در کنارت خواهند ماند! پس از توانایی هایت در راه خیر استفاده کن.

*شاد و سلامت باشید.* 


  

بسم الله الرحمن الرحیم

دل نوشته * موضوع: ناراحتی و شادی * تاریخ: 95/3/29

   چرا الان احساس ناراحتی میکنم؟ من اینطور نیستم که این ناراحتی ام باعث سرد شدن و یا ناراحت کردن اطرافیانم بشه، با اون ها میخندم، وقتی میبینمشون لبخند میزنم، اما وقتی خودم تنها میشم این حس رو درک میکنم و از قضا امروز بیشتر.

   دلیل اینکه اینجا روی کاغذ این رو مینویسم اینه که از درون این حس رو روی کاغذ بریزم، تا سبک بشم و شاید در بین این کلمات نکته ای، راه حلی و مطلب مهمی بیان بشه که بشه ازش استفاده کرد. خیلی وقت ها برام پیش امده که نتایج جالبی از نوشته هام بدست اوردم و به خودم گفتم واقعا من به این نتیجه رسیدم، ای کاش هر روز مینشستم و فکر میکردم!

   خب، دلیل هایی که به ذهنم میاد که باعث ناراحتی من شده عبارت اند از:

 دیر بیدار شدن از خواب ناز- بحث نکردن با پدرم- شنیدن درد انسان هایی که به نان شب شان هم محتاج هستند، شنیدن درد انسان هایی که از سقف خانه های شان آب چکه میکند.

ادامه مطلب...

  
  

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: خدا رو شکر * تاریخ نوشته: 95/3/4

   من شما رو نمیدونم ولی وقتی خودم رو که نگاه میکنم میبینم اون طور که شایسته خداست از نعمت هاش قدردانی نکردم.

    و قطعاً شما را در زمین قدرت عمل دادیم، و براى شما در آن، وسایل معیشت نهادیم، (اما) چه کم سپاسگزارى مى ‏کنید. ( 10 اعراف )

   خدایی به این مهربانی، خدایی که به من عقل، فهم و احساس داده، خدایی که به من پدر و مادر داده، خدایی که برای هدایت انسان ها در طول تاریخ صد و بیست و چهار هزار پیامبر فرستاده، خدایی که عاشق تک، تک بندگان اش ست، خدایی که مهربان ترینه، زیبا ترینه، کریم ترینه. آیا این خدا عاشق شدن ندارد؟

ادامه مطلب...

  
<      1   2