سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اندوه خوردن نیم کهنسال شدن است . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :4
بازدید دیروز :2
کل بازدید :24202
تعداد کل یاداشته ها : 37
103/2/28
6:3 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
رضا ملتفت[0]
من رضا ملتفت، دانشجوی ارشد رشته مکانیک در دانشگاه یاسوج هستم. هدف من از تاسیس این وبلاگ، تفکر و پخته تر شدنه. امیدوارم با نظرات خوبتون من رو در این راه یاری کنید.

خبر مایه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: استدلالی در باب ولایت فقیه * تاریخ:95/4/14

 

   در این موضوع میخواهم با استفاده از آیات قرآن، استدلال های عقلی و همچنین یادآوری بعضی از وقایع تاریخی سعی در اثبات اصل ولایت فقیه داشته باشم. یکی از دلایل اینکه باعث شد سریع تر این مطلب رو تهیه کنم این بود که فکر کردم دشمن داره در این زمینه کار میکنه، و بعضی افراد هم دانسته یا ندانسته در زمین دشمن بازی میکنن. این شد که گفتم متنی با دانسته های کم خودم تهیه و برای شما منتشر کنم.

   فرض میکنیم یک نفر در مبانی اعتقادی تا امامت حضرت حجت بن حسن عسکری(عج) آمده ست، حال طالب استدلال هایی ست که ببیند آیا مسئله ولایت فقیه در ادامه امامت آخرین منجی الهی میباشد یا خیر؟ و یا بعبارتی میخواهد ببیند آیا این راهکار پشتوانه دینی و عقلی دارد یا خیر؟ آیا این جمله که دین از سیاست جداست، درست ست یا خیر؟


   در ابتدا میخواهم از آیه 3 سوره مائده استفاده کنم:

   ترجمه قسمت مورد نظر از آیه: ... امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم، و اسلام را براى شما (به عنوان‏) آیینى برگزیدم‏ ...

   آیا بر اساس این آیه انتظار غیر معقولی ست که من بخواهم دین اسلام در همه زمان ها و حتی زمان غیبت امام عصر برای من برنامه داشته باشد و مرا به سر منزل مقصود راهنمایی کند؟ آیا نمیتوان انتظار داشت که اسلام که دین کاملی ست درباره اقتصاد، اداره حکومت و سیاست نظر بدهد و برنامه داشته باشد؟

   در آیه 55 سوره مائده (آیه ولایت) میخوانیم:

إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُون‏

   همانطور که در این آیه آمده وَلِیُّکُمُ اللَّهُ : در موضوع حکومت، یُقیمُونَ الصَّلاةَ: در موضوع دین و یُؤْتُونَ الزَّکاةَ: در موضوع اقتصاد، برداشت میشود.

   اسلام یک دین کامل و اجتماعی ست. کامل ست از آن جهت که قرآن دچار تحریف نشده، و از آن جهت دچار تحریف نشده که خطایی در آن یافت نمیشود!!!

   آیه 82 سوره نساء: أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فیهِ اخْتِلافاً کَثیرا

ترجمه: آیا در (معانى‏) قرآن نمى‏اندیشند؟ اگر از جانب غیر خدا بود قطعاً در آن اختلاف بسیارى مى‏یافتند. 

    اسلام از آن جهت یک دین اجتماعی ست، زیرا که احکام اجتماعی در آن وجود دارد. مانند: نماز جمعه، احکام ربا، تعاون و همکاری گروهی.

   حتی آیات سوره حمد که واجب ست در نماز خوانده شود، دلالت بر به جماعت خواندن نماز دارد.

   آیه 39 سوره روم: و آنچه (به قصد) ربا مى‏دهید تا در اموال مردم سود و افزایش بردارد، نزد خدا فزونى نمى‏گیرد؛ و(لى‏) آنچه را از زکات -در حالى که خشنودى خدا را خواستارید- دادید، پس آنان همان فزونى‏یافتگانند.

   آیه 2 سوره مائده (تعاون): و در نیکوکارى و پرهیزگارى با یکدیگر همکارى کنید، و در گناه و تعدّى دستیار هم نشوید، و از خدا پروا کنید که خدا سخت‏کیفر است.

   این آیات به نظر من اجتماعی بودن دین اسلام را میرساند. پس این دین کامل و اجتماعی قابلیت اداره حکومت را دارد.

   در پاسخ دیگری به ایده جدایی دین از سیاست میتوان گفت: در مثال هایی از قرآن حاکمان اسلامی یا خود پیامبر بوده اند یا پیامبران آنها را انتخاب کرده اند. حضرت سلیمان و حضرت داوود جزو گروه اول و حضرت طالوت جزو گروه دوم میباشد.

   حال سوال بعد این ست که برنامه اسلام برای ما که امام مان در غیبت ست، چیست؟ آیا ما نقش تعیین کننده در تحقق ظهور نداریم؟ آیا باید صبر کنیم و دست روی دست بگذاریم تا همانند فیلم های هالیوودی یک منجی بیاید و همه کارها را یک تنه انجام دهد؟ آیا گذشتگان ما مورد آزمایش های سخت قرار نگرفتند، و در این آزمایش ها عده ای سرفراز و عده ای سرافکنده نشدند؟ آزمایش زمان ما چیست؟

   شخصی میگفت: امام زمان ما، امام منصور لقب دارد، (دعای عهد) به این معنا که اگر ظهور کند، قطعا پیروز ست، پس آزمایش زمان ما چه موقع گرفته خواهد شد؟ پاسخ: آزمون ها قبل از ظهور گرفته خواهد شد.

   باید گفت که امر غیبت یک باره اتفاق نیافتاد، بلکه بتدریج اتفاق افتاده ست. از زمانی که امام کاظم (ع) را بمدت پانزده سالدر زندان انفرادی قرار دادند و پس از آن که امام رضا در کاخ مامون اسیر بود، تا آن زمان که خانه امام حسن عسکری در پادگان نظامی بود، و تا غیبت صغری و غیبت کبری امام زمان ادامه داشت. آرام، آرام این دایره غیبت بزرگ تر شد تا اینکه به غیبت کبری امام زمان رسید.

   در طول این غیبت با شیعه تمرین شد، تا بتواند بدون دسترسی به امام اش وظیفه خود را تشخیص دهد و به آن عمل کند.

   (صوت چهارم از تهران تا کربلا) سوالی دیگر: آیا نمونه هایی از زندگی ائمه وجود دارد که مردم را به مراجعه انسان های غیر معصوم بعنوان جانشین خود امر کنند؟ بله، زمانی که نامه های بسیاری از مردم کوفه برای امام حسین فرستاده شد، امام چند تن از یاران خود بهمراه مسلم بی عقیل  به سمت کوفه فرستاد تا اوضاع را بررسی کنند. امام حسین در نامه ای خطاب به مردم کوفه نوشته بودند: "من برادر و پسر عمویم را به سوی شما میفرستم." حضرت مسلم به عنوان نائب امام حسین وظیفه داشت (برای امام حسین و نه برای خود) بیعت جمع کند و حکومت تشکیل دهد و جامعه منتظر را آماده کند تا امام حسین وارد کوفه شود.

   در زمان امام هادی (ع) بدلیل فشار ها و نظارت های بسیار زیاد حکومتی امام سیستم مخفی وکلا را ساماندهی کرد، که مردم وظیفه داشتند وجوهات نقدی و سوالات خود را به دست این افراد برسانند.

در زمان امام زمان (عج): در غیبت صغری امام مردم با چهار نایب خاص حضرت ارتباط داشتند، که اسامی آن ها را شما شنیده اید. ...

  و اما در زمان غیبت کبری امام زمان مردم موظفند که به سراغ نائب عام حضرت بروند. خصوصیات نائب عام حضرت از طریق روایاتی از سمت خود اهل بیت بیان شده ست از جمله: شجاعت، تقوا، علم، عدم پیروی از هوای نفس و ... پس این جایگاه را اهل بیت تدوین نموده اند. اما در ادامه باید بر اساس این معیارها فرد مورد نظر در جامعه انتخاب شود. این انتخاب را فقها انجام میدهند.

   آیه 44 سوره مائده: ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایى بود نازل کردیم. پیامبرانى که تسلیم (فرمان خدا) بودند، به موجب آن براى یهود داورى مى‏کردند؛ و (همچنین‏) الهیّون و دانشمندان به سبب آنچه از کتاب خدا به آنان سپرده شده و بر آن گواه بودند. پس، از مردم نترسید و از من بترسید، و آیات مرا به بهاى ناچیزى مفروشید؛ و کسانى که به موجب آنچه خدا نازل کرده داورى نکرده‏اند، آنان خود کافرانند.

   (کلیپ ولایت فقیه) در زمان هایی بنی اسرائیل پیامبر نداشتند، و مامور بودند که به فطرت خودشان مراجعه کنند، آن ها براساس آیه 44 مائده به علما و دانشمندان خودشان مراجعه میکردند، تا براساس آنچه که از کتاب خدا اطلاع دارند بین آن ها حکم کنند.

   براساس عقل نیز میتوان نتیجه گرفت که در هر زمینه ای باید به متخصص آن مراجعه کرد، فقه بمعنای حکم خداست و فقیه کسی ست که از حکم خدا اطلاع دارد و بر اساس آن عمل میکند، ما در مورد دین به فقها مراجعه کردیم و بیان کردیم که شما بهتر از ما دین را میفهمید، شما از بین خود یک نفر را بعنوان نائب عام حضرت انتخاب کنید.

   نکته آخر: باید گفت که فقیه بهترین کسی ست که از احکام های اجتماعی اسلام اطلاع دارد.

موفق باشید.

 


95/4/15::: 10:46 ع
نظر()